جدول جو
جدول جو

معنی قزل آغول - جستجوی لغت در جدول جو

قزل آغول
(قِ زِ)
دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری چکنۀ بالا. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 222 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قزل آغاج
تصویر قزل آغاج
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، مرس، قزل گز، آلوش، قزل آغاجغ، چهلر، آلش، چلر، الاش، الش، راج، آلاش
فرهنگ فارسی عمید
(قِ زِ)
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی واقع در 50 هزارگزی شمال باختری خوی و 14 هزارگزی باختر شوسۀ خوی به سیه چشمه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر سالم است. سکنۀ آن 93 تن. آب آن از رود جنگه سر و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ غِ)
دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری بیجار و کنار شوسۀ بیجار به همدان. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 170 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، لبنیات، انگور، میوه. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه، جاجیم، گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ خوا / خا جَ اَ مَ)
دهی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 34 هزارگزی شمال کلیبر و 24 هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. سکنۀ آن 6 تن. آب آن از رود خانه گوی آغاج و چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی و فرش بافی است. راه مالرو دارد. محل قشلاق ایل چلیپانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قزل آغاج
تصویر قزل آغاج
ترکی چلر چلهر آلاش
فرهنگ لغت هوشیار